نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات






 

بـــــــــاران …
بهانــــــــــه ای بود …
که زیر چتــــــــــر من ،
تا انتهای کــــــــــــــــــــــــــوچه بیایــــــــــــی
کـــــــــاش …
نه کــــــــــــــوچه انتهایی داشت …

وَ
نه بــــــــــاران بند می آمــــد…

ساعت 21:26



لبخند بزن!
بدون انتظار پاسخی از دنیا ،
بدان روزی دنیا انقدر شرمنده می شود که به جای پاسخ لبخند ،
با تمام سازهایت می رقصد.
 
 

بعضــــــــی آدمهــــــــــــــــا یهـو میــــــــــــان . . .

یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن . . .

یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت . . .

یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات . . .

یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت . . .

بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن . . .

یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات . . .

یهـو میشن دلیل همــــــــه ی غصــه هات و همـــــــه ی اشکات . . .

یهـو میشن سبب بالا نیـــومدن نفسـت .


  •  
  •  

 
خدايا !!!

لطفا برو و به بعضی از اونايی که ايمان آوردن

يادآوری کن که تو خدا هستی، نه اونا !!!
 

 

خدايا !!

انگار دردها از اون بالا کوچیک ديده می شن

بيا مشکلات رو :

رو در رو حل کنيم!!!
 
  •  

دخــتران بي تقــــصير اند...
ايــــن روزهــا آدم نمــيبيــنــند تا بــــرايش حــــــــــوا شــــوند...
 
نوشته شده در پنبه فکـــ ـــر نوازش دست های منـ ـــی؟



بــِ آنکه بــ ــــدانی


این دلــ ــــم است که تنهــ ـــآ مانده است....


دست هایــ ــم دوتایند...

 

نوشته ش

 
دلم گرفته از آدمایی که میگن دوستت دارم

 

 
اما معنیشو نمیدونن

 

 
از آدمایی که میخوان مال اونا باشی

 

 
اما خودشون مال تو نیستند

 

 
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن اما وقتی

 

آفتاب میشه همه چیز یادشون میره
 

 


[+] نوشته شده توسط farahmand در 21:35 | |







بهانه رهایی

از تو و همه ی

 

بندهایی که

 

مرا به تو

 

وصل کرده است

 

جدا می شوم...

 

فرار میکنم

 

به سویی که نمی دانم...

 

صدای پای تو را نمی شنوم...

 

به عقب بر میگردم...

 

جز راه نمی بینم

 

و صدایی

 

جز گامهای تند من نمی آید...

 

من از تو

 

فرار نمی کنم...

 

من از خودم

 

فرار میکردم،

 

از خودی که

 

آنقدر بیگانه میشد که

 

دیگری تصورش میکردم...

 

من از بندها

 

رها نمی شوم...

 

آنها

 

جزیی از وجودم شده اند...


[+] نوشته شده توسط farahmand در 21:34 | |







باران عشق

 

دیگر نمیگویم گشتم نبود نگرد نیست....

بگذار صادقانه بگویم گشتم. اتفاقا بود. فقط مال من نبود......

بگذار دیگری بگردد لابد مال اوست...

بدرقه لازم ندارم .....

خودم راه رفتن رو بلدم.....

فقط یه خواهش نزار بمونه زیر پا.....

قلبمو بردار از رو زمین.....

دوست دارم باری تو به حرف ساده بود.....

غافل از این که قلب من منتظر اشاره بود....


[+] نوشته شده توسط farahmand در 21:33 | |







آدامس اُکالیپتوس

تا حالا به بچه ۳ ساله آدامس اُکالیپتوس اوربیت دادین ؟

بعد از بیست ثانیه ، همه شکلک‌های یاهو رو می‌تونین تو صورتش ببینین !


[+] نوشته شده توسط farahmand در 21:33 | |







دوست دارم


دوستت دارم هدیه ایست که هر قلبی فهم گرفتنش را ندارد !
قیمتی دارد که هر کسی‌ توان پرداختش را ندارد !
جملهٔ کوتاهیست که هر کسی‌ لیاقت شنیدنش را ندارد !
دوستت دارم . . .


[+] نوشته شده توسط farahmand در 21:28 | |







1360152123421 امشب دلم عجیب گرفت ...


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:47 | |







 باد اورده را باد میبرد تو که باپای

خودت امده بودی


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:44 | |







کسی هست شانه هایش را به من قرض دهد تا یک دل سیر گریه کنم

 تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

؟بدون هیچ حرف...وسوال وجواب و دلداری ونصیحت


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:44 | |







دیدی غافلگیرت کردم؟! درست زمانی که به یادم نبودی به یادت بودم...


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:44 | |







این که هر بار سرت با یکی گرم باشد دلیل برارزشت نیست

انقدر بی ارزشی که خیلی ها اندازه ی تو هستند


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:43 | |







دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور می ترسم


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:43 | |







من از عشق گفتم

تو مدل ماشینم راپرسیدی

من از محبت گفتم

تومحل زندگیم راپرسیدی

من ازدوست داشتن گفتم

تووضعیت خساب بانکیم راجویاشدی

من از ارزش ها گفتم ارزش هایی که قیمت ندارد...

توقیمت ارزش هارابااهن و کاغذ برابر کردی


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:42 | |







به نیوتن بگویید

 هر عملی را عکس العملی نیست!

 اگر بود

 اینهمه عاشقانه های من

 بی جواب نمی ماند!


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:42 | |







 کاش می دانستی و می فهمیدی که برای داشتنت....... دلی را به دریا زدم
که از آب واهــــــــمه داشت


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:42 | |







دوم دبیرستان بود مدرسه که تعطیل میشدهرروز یه پسره ای رو میدیدم خیلی ازش خوشم میومد هم سن خودم بود تااینکه یروز به دوستم شماره دادناراحت شدم اما به روخودم نیاوردم یه مدت بادوستم دوست بود چون دوستم گوشی نداشت من رابطشون بودم بعد از یه مدت بم گفت که بهم علاقه داره وبادوستم میخوادبهم بزنه بااینکه خیلی خوشحال شدم اما بش گفتم اون از من خیلی بهتره امااون باهاش بهم زدوبامن دوست شد نوزدهم بهمن تولدش بود واسش یه اودکلن خریدم باهم رفتیم بیرون کادوشوبش دادمو گفتم تولدت مبارک اونم بغلم کردوگفت مرسی عزیزم اون شب تموم شد روز بعدش بهم گفت یچیزی هست که ازم پنهان کرده کفتم بگوگفت اگه بفهمی ازم زده میشی گفتم نه بگواونم گفت که کلیه هاش داره ازکارمیوفته اولش باورم نشد گفت بعده امتحانای خردادبایدعمل کنه ونمیخوادبش وابسته بشم چون شاید...اشک توچشمام جمع شده بود قسمش میدادم که بگه داره شوخی میکنه امااون گفت نه دارم جدی میگم بش گفتم من تااخرش باهات هستم ومطمئن باش بدون تو نمیتونم زندگی کنم میخواست به بهانه های مختلف ازم جدابشه اما من نزاشتم چون تنها عشقم بودسه روزمونده بود به ولنتاین واسش یه خرس خریدم شبی که باهم قرار داشتیم بارون گرفت دوتامون خیس اب شده بودیم خیلی رمانتیک بود کادوشوبش دادم اونم واسه من یه خرس گرفته بودبغلش کردم زیربارون همونجورکه ابراگریه میکردن گریه کردم وگفتم توروخداتنهام نزار نگاه کردتوچشمام وگفت من ارزش ندارم گفتم واسه من خیلی باارزشی سفت منوگرفت تواغوش گرمشو بوسیدم اون شبم تموم شد یه مدتی باهم بودیم اخرش به یه بهانه تونست که منوازخودش جداکنه بهم گفت که دوستتودوست دارمودیگه نمیخوام باهات باشم بش زنگ زدم پشت تلفن فقط گریه میکردم اون قطع کرد دوباره زنگ زدم گفتم وقتی واست مهم نیستم پس گریه کردنم چه اهمیتی داره؟!جواب ندادگفتم اخه چرایه دفعه...بازم جواب نداد... این داستان من نیستا


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:41 | |







 

love is like war
Easy to start
……

Difficult to end
……

Impossible to forget
……

عشق مانند جنگ است

شروع آن آسانه

خاتمه دادن به آن مشکله

فراموش کردنش غیر ممکنه

 

The spaces between your fingers were created so that another’s could fill them in.
فاصله بین انگشتان برای این ایجاد شده است که انگشتان فرد دیگری آن فاصله را پر کن


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:40 | |







پرسیدند

پرسیدند : دوستش داری ؟ گفتم : دنیای من است گفتند : دوستت دارد ؟ گفتم : تنها سوال من است   . . . گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است داشتن ِ بعضی ...


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:39 | |







چشم

if you look into my eyes

اگر در چشمانم بنگری


You will see, All the lies you once told me
.

خواهی دید تمام دروغ هایی که به من گفتی

If you look into my eyes,You will see,All the pain that you left me

اگر در چشمانم بنگری خواهی دید تمام رنج هایی که تو به من دادی

If you look into my eyes,You can still see,All the Love that is still in me

اگر در چشمانم بنگری خواهی دید تمام عشقی که هنوز در من وجود دارد(نسبت به تو)

After all the things you said,After all the things that you did,After all the Promises that you made

بعد از تمام چیزهایی که گفتی وبعد از تمام کارهایی که انجام دادی و بعد از تمام قول هایی که دادی.

You never Looked into my eyes!

تو هیچ وقت در چشمانم ننگریستی!


[+] نوشته شده توسط farahmand در 20:35 | |







داستانهای عبرت انگیز

من خیلی خوشحال بودم !
من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم. والدینم خیلی کمکم کردند، دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود
فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!
اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم
یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی !
سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت :
اگه همین الان ۵۰۰ دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو …………….!
من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم
اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم
وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم…!
یهو با چهره نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم!!!
پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی…!
ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم و هیچکس رو بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم. به خانوادهء ما خوش اومدی !!!


[+] نوشته شده توسط farahmand در 19:7 | |







ایــــن بــــــغـــض بــــــه تــــنـــهــایــی . . .

روزایی هست تورابــطه هــا  دِلـِـت میگیـــره ...

روزایی هست تورابــطه هــا
             دِلـِـت میگیـــره ...
                        ســـرد میشــــی ...
 از صبـــوری کــردن
    ازدوری !
 از فـــاصله ...
         از انتظـــار ...
 خستـــه میشـــی ...

بــعد دلــت می خواد
         حتــی وقــتی ســردی
       وقتی نــمی تونی عین بقیــه روزهــا
    واســـه ی هم خاطره ات لحظه هـــای عــاشقانه بسازی
 بـــاز هــم اندازه ی همون موقع هـــا
که گــرمی
   که خــوبی
      که دلـــیل آرامششی ...
          دوســتت داشــته باشـــه ...
               ایـــن دوســت داشــتـــن و نشونت بده ...
حتـــی وقتی هــر چی میاد طرفت پسش می زنــی ...

              یـــه روزایی هست کــه دوست داری داد بــزنی
      لعنتـــی !‌ بفهم !
 ایــن ســرما ربطــی بــه کــم شدن احــساسم نداره !
مال دلتــنــگیــه !
      دلتنگـــی واســه خـــود ِ تـــــــو ...

امــا یه چیزی انگار راه گلوتو می بنده
         که حتی نمی تونی از خودت دفاع کنی !
 که سکوت می کنی ...

 حالا تــو هــی بیــا و بگــو
     نمــی دونم این روزهـــا کــه من بیشتر از همیشــه بهت احتیاج دارم
 چـــرا اینجوری ســـردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!



[+] نوشته شده توسط farahmand در 18:58 | |








[+] نوشته شده توسط farahmand در 22:6 | |








[+] نوشته شده توسط farahmand در 22:5 | |








[+] نوشته شده توسط farahmand در 22:5 | |








[+] نوشته شده توسط farahmand در 22:4 | |








[+] نوشته شده توسط farahmand در 22:1 | |







فاصله ها....

 

فاصله ها...

دل شکسته ام، از تکرار حادثه ها به دنبال مرهمی هستم

تا رد پای زخمی را بزدایم .

می خواهم فاصله ها را به فراموشی بسپارم و امید را به خانه کوچک قلبم دعوت کنم.

اولین امید من آن وجود پاک توست و

آخرین امید من نگاه توست...


[+] نوشته شده توسط farahmand در 17:16 | |







متولدین فروردین ماه :
به سوی من بیا
تاتو را حس کنم
و دنیا خواهد دید
داستان عشقی سوزان را
که شعله اش در قلب من خواهى بود

به هنگام عاشقی گویی در دنیای شوالیه ها و پرنسس ها سر میکند.قلبا عاشق است و در عشق پا بر جاست.

متولدین اردیبهشت ماه :
عشق را در چشمان من بنگر
چهره ی بر افروخته ام را ببین و عشق را حس کن
به صدای نفس های من گوش کن
و بشنو ترانه ی عشق را

عاشقی بی قرار است و کمرو ولی پرشهامت.موسیقی بر او تاثیر فراوان دارد.

فال عشق ، فال جدید ، فال عاشقانه

متولدین خرداد ماه :
با من به رویا بیا به رویای عشق
بیا تا بر فراز بلندترین کوه گام نهیم
بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا کنیم
بیا تا به دورترین ستاره ها پر کشیم
بر عشق ما هیچ چیز ناممکن نیست

بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر ز رویاهای عاشقانهاست.

متولدین تیر ماه :
بهشت هیچ است
دربرابر گام برداشتن در کنار تو
در شبی زیبا
زیر نور ماه

دلی نازک و پرز محبت دارد و از دل سوختن می هراسد.

متولدین مرداد ماه :
گویی خورشید گرمای خود را از دست داده است
و گل های سرخ عطری ندارند
و ستارگان دیگر نمیخوانند
آن گاه که چشم می گشایم و می بینم
با تو نیستم

عاشق پیشه است وبی عشق زندگی نمی کند.

متولدین شهریور ماه :
شاید به نظر برسد که عاشق نیستم
شاید به نظر برسد که نمی توانم عاشق باشم
شاید به نظر برسى که حتی نمی خواهم عاشق باشم
ولی نه در برابر عشقی مانند عشق من به تو
که تا آخرین لحظه عمر آن را در قلبم نگاه خواهم داشت

عشق او شعله ای کوچک ولی جاودان است و در پی عشقی حقیقی است.

متولدین مهر ماه :
با پر شورترین گفتارهای عاشقانه
با ماجراهای عاشقانه ای که خواهیم داشت
با فداکاری هایم درراه عشق به تو
خواهی دید که چگونه دوستت دارم

در امور عشقی ورزیده است وزندگی اش پر ز ماجراهای عاشقانه است .. . .زن متولد مهر عشق خود را در عمل نیزبه اثبات می رساند.

متولدین آبان ماه :
در التهاب شنیدن ترانه ی گام های تو هستم
که به سوی من می آیی
و عاشقم بر انتظار آن لحظه که تو رادر کنار خود حس کنم
دوستت دارم

هیجان عشق برای او زیبا و پر جاذبه است ودر عشق صادق است.

متولدین آذر ماه :
نجوایی از سوی تو
نگاهی کوتاه از تو
لبخندی شیرین بر لبان زیبایت
و من خود را غرق در عشق می یافتم

خوش بین است و راستگو. شاید نگاهی شاعرانه به عشق داشته باشد.

متولدین دی ماه :
روزها ماه ها و سال هامی گذرند
و شاید هیچ چیز عوض نشود
جز من
که بیش از پیش عاشق گشته ام

شاید در ظاهر بی احساس باشد ولی قلبی گرم و پر ز عشق دارد.

متولدین بهمن ماه :
می خواهم آزاد زندگی کنم
بسان پرندگان مهاجر
ولی قفسی ساخته از عشق تو
جایی است که همواره روبه آن خواهم داشت

عشق خود را دیر ابراز می کنى و عاشق آزادی است. اولین عشق او قلبش را به تپش در می آورد و هرگز فراموش نخواهد شد.

متولدین اسفند ماه :
من آنی نیستم
که بی عشق زندگی را سر کنم
آن گاه که در رویایی عاشقانه هستم
و چشمانم را میگشایم
و عشق رویایی ام را در تو می بینم

در عشق بی نظیر است.جذاب و پرنشاط است.احساساتی و رویایی است


[+] نوشته شده توسط farahmand در 17:14 | |








[+] نوشته شده توسط farahmand در 17:12 | |







عشق یعنی ... نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنه

عشق یعنی ... همون سلام اول.

عشق یعنی ... چیزی مثل تنفس در هوای پاک کوهستان.

عشق یعنی ... یک موهبت طبیعی که باید اونو پرورش داد.

عشق یعنی ... به هزار زبون بهش بگی دوستت دارم .

عشق یعنی ... انفجار احساسات.

عشق یعنی ... وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری. 

عشق یعنی ... جذب شخصیتش بشی.

عشق یعنی ... وقتی تو از اون بخوای که مرد زندگیت بشه.

عشق یعنی ... ترو ببخشه و یه فرست دیگه بهت بده. 

عشق یعنی ... وقتی من و تو ما می شیم

عشق یعنی ... حاصل جمع دو انسان

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که مواظب هیکلت باشه

عشق یعنی ... مایه قوت قلب

عشق یعنی ... شادی و نشاط

عشق یعنی ... کسی که دلتو می بره 

عشق یعنی ... جواهر قیمتی خودتو به دست بیاری.

عشق یعنی ... غذا رو شریکی خوردن. 

عشق یعنی ... توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی.

عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری.

عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.

عشق یعنی ... هر روز به بهونه ای جشن گرفتن. 

عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن.

عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.

عشق یعنی ... عکس عشقت یه جایی جلوی شماته.

عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره.

عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه.

عشق یعنی ... وحشتی از بودن با اون نداری. 

عشق یعنی ... خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی.

عشق یعنی ... یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن.

عشق یعنی ... یه کیک خونگی برای روز تولدش.

عشق یعنی ... تمام توجهت به اون باشه.

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه.

عشق یعنی ... هلش بدی توی مسیر درست.

عشق یعنی ... گرفتن یه پرستار برای بچه .

عشق یعنی ... یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه.

عشق یعنی ... توی پرداخت صورت حساب کمکش کنی.

عشق یعنی ... یه قرار ملاقات خیلی مهم.

عشق یعنی ... با هم تاب خوردن. 

عشق یعنی ... چیزی که کمک می کنه تا دل شکسته رو دوباره درمون کنی.

عشق یعنی ... با هم ارتباط قلبی داشتن.

عشق یعنی ... با هم موسیقی رمانتیک گوش دادن.

عشق یعنی ... یکی همیشه با یه کادو و هدیه کوچولو بیاد. 

عشق یعنی ... بعضی وقتا بی حوصله شدن.

عشق یعنی ... روی هم اسمای قشنگ گذاشتن.

عشق یعنی ... چیزی که شما رو ثروتمندترین آدمای روی زمین می کنه.

عشق یعنی ... اولین کسی که زنگ میزنه ببینه تو رسیدی خونه یا نه.

عشق یعنی ... از اینترنت بیرون اومدن وکامپیوتر رو خاموش کردن و با هم به گشت و گذار رفتن.

عشق یعنی ... وقتی نشونه ها امید بخشن.

عشق یعنی ... شمع ومهتاب وستاره ها. 

عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه.

عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته.

عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره. 

عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها.

عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم

عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها. 

عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید.

عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی.

 عشق یعنی ... دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره.

عشق یعنی ... به اون نشون بدی که واقعا درکش می کنی. 

عشق یعنی ... وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید.

عشق یعنی ... وقتی باهاش قرار داری حسابی به خودت برسی.

عشق یعنی ... مثل توی قصه ها رمانتیک بودن. 

عشق یعنی ...  براش یه نامهء رمانتیک بفرستی.

عشق یعنی ... بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن.

عشق یعنی ... احساس کنی که همهء دور و برت روعشق گرفته.

عشق یعنی ... چیزی که از کلمات قویتره.

عشق یعنی ... روی دریای خوشبختی شناور بودن. 

عشق یعنی ... بعضی وقتا جز ماه غمزده همدمی نداشته باشی.

عشق یعنی ... جادوش کنی.

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که لحظات قشنگ زندگیت رو باهاش شریک بشی.

عشق یعنی ... وقتی توی دنیا هیچ چیز جز خودتون دو تا اهمیت نداره.

عشق یعنی ... دو چهره خندون.

عشق یعنی ... یه بازی که تمومی نداره.

عشق یعنی ... چیزی مثل برنده شدن توی بازی.

عشق یعنی ... وقتی شب مهتاب برات شعر می خونه.

عشق یعنی ... احساس کنی پاهات رو زمین بند نیست. 

عشق یعنی ... به جای اینکه بره ها رو بشماری آنقدر به اون فکر کنی تا خوابت ببره.

عشق یعنی ... حرفشو باور کنی.

عشق یعنی ... تو گوش هم زمزمه کردن.


[+] نوشته شده توسط farahmand در 17:4 | |







دلم گرفته...........

بیتو نمی

 

بازم دلم گرفته گریم اختیاری نیست

آخه جز گریه منو کاری نیست

یه عمرِ از محبّت بی نصیبم ای خدا

من غریبم ای خدا چرا جزغصه منو یاری نیست

اگه عشق همینه اگه زندگی اینه

نمیخوام چشمام اون دنیا رو ببینه

از لبهای سردم خنده گریزونه

راز دل خستم هیچکی نمیدونه

بازیچه شدن تا کی؟

دل رو گول زدن تا کی؟

افسردگی تا کی؟

دل به هرکه دادم بی وفایی دیدم

چه رنج هایی که عمری از عشق کشیدم...


[+] نوشته شده توسط farahmand در 16:58 | |







عشق یعنی شعله بر خرمن زدن                 عشق یعنی رسم دل بر هم زدن

عشق یعنی یک تیمم یک نماز                      عشق یعنی عالمی راز و نیاز

عشق یعنی با پرستوپر زدن                         عشق یعنی آب بر آذر زدن

عشق یعنی چون محمد پا به راه                 عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه

عشق یعنی بیستون کندی بدست               عشق یعنی زاهد اما بت پرست

عشق یعنی قطره و دریا شدن                    عشق یعنی همچومن شیدا شدن

عشق یعنی یک شقایق غرق خون              عشق یعنی درد و محنت در درون

عشق یعنی یک تبلور یک سرود                  عشق یعنی یک سلام و یک درود


[+] نوشته شده توسط farahmand در 16:57 | |







شوق دیدار


[+] نوشته شده توسط farahmand در 16:55 | |







ساقی

ساقیا پیمانه ای را لبریز کن

                        هر چه دا ری در دهان سرریز کن

ساقیا می ده که مدهوشم کند

                        بی خبر از حال و بیهوشم کند

 ساقیا درد من را درمان نما

                        جرعه ای می در دل ودر جان نما

ساقیا محتاج درمان توام

                        در سرای دل نگهبان توام

ساقیا درمان دردم دست توست

                        این دل بشکسته ام درشصت توست


[+] نوشته شده توسط farahmand در 16:54 | |







گفتی:

.:.اول یه شعر عشقولانه ی واقعا زیبا.:.

 

گفتم نرو پرپر میشم

 

گفتی: میخوام رها باشم

 

گفتم: آخه عاشق شدم

 

گفتی:میخوام تنها باشم

 

گفتم: دلم

 

گفتی: بسوز

 

گفتی: یه عمری باز هنوز

 

گفتم: پس عمرم چی میشه

 

گفتی: هدر شد شب و روز

 

گفتم: آخه داغون میشم

 

گفتی: به من خوش میگذره

 

گفتم: بیا چشمام تویی

 

گفتی: آخر کی میخره

 

گفتم: منو جنس میبینی؟

 

گفتی: آره بی قیمتی

 

گفتم: یه روز کسی بودم

 

با من نکن بی حرمتی

 

گفتم: صدام میمیره باز

 

گفتی: با درد بسوز بساز

 

گفتم : حالا که پیر شدم

 

گفتی: که از تو سیر شدم

 

گفتم: تمنا میکنم

 

گفتی: میخوام خردت کنم

 

گفتم: بیا بشکن تنو

 

گفتی: فراموش کن منو


[+] نوشته شده توسط farahmand در 16:52 | |







کاشکی ندونی وقتی که میرم

               کاشکی ندونی بی تو میمیرم

                     مرگ قناری دیدن نداره

                          گلی که خشکید چیدن نداره

                          میرم از اینجا وقتی که خوابی

                                 من اهل خشکی تو اهل آبی

                                       این نامه از پسر کویره

                                        وقتی میخونیش که خیلی دیره

                                             میرم از اینجا با پای خسته

                                               با چشمی گریون قلبی شکسته

                                              بغضی هنوزم مونده تو سینه

                                       دوری چه سخته قسمت همینه


[+] نوشته شده توسط farahmand در 16:51 | |







عشق یعنی؟

عشق یعنی یک سلام و یک دورد

                                          عشق یعنی  درد و محنت در درون

عشق یعنی یک تبلوریک سرود

                                         عشق یعنی قطر ه و دریا شــــــدن

عشق یعنی یک شقایق غرق خون

                                        عشق یعنی زاهـــــــد امابت پرست

عشق یعنی همچو یوسف قعر چاه

                                     عشــــق یعنی بیستون کندن بدست

عشــــــــــــــق یعنی آب بر آدر زدن

                                    عشـــــــق یعنی چون محمد پا به راه

عشــــــــق یعنی عالمی راز و نیاز

                                  عشـــــــــــــــق یعنی با  پرستو پرزدن

 

 

عشق یعنی رسم دل بر هم زدن
                                          عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی ســر به دار آویختن
                                     عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
                                     عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی مستی و دیوانگی
                                      عشـــق یعنی خون لاله بر چمن
عشق یعنی شعله بر خرمن زدن
                                     عشق یعنی آتشی افرخــــــــــته
عشق یعنی با گلی گفتن سخن
                                    عشــــق یعنی معنی رنگین کمان


[+] نوشته شده توسط farahmand در 16:45 | |







love



[+] نوشته شده توسط farahmand در 15:27 | |







چرا؟

همه مي پرسند « چرا شكسته دلت ؟ مثل آنكه تنهايي ؟ ... چقدر هم تنها !پاسخ يك دريا را در قطره نمي توان پيدا كرد ... و سخن هزاران سال را در لحظه نمي شود جستجو كرد .... حرفهاي ساده من چقدر در هزارتوي ذهن پيچيده مي شود ؟ مگر ساده تر از اين هم مي توان صحبت كرد ؟‌! من از قله نمي آيم ... دره هم جاي من نيست ... من شهسوار عشقم و عشق همراه باد هميشه فرار مي كند... جاده ترك برداشته است از استواري من ... من كوله بار خويش را بسته ام


[+] نوشته شده توسط farahmand در 15:26 | |







درد دل با مبعود


  خدايا!
اين دل شکسته را جز دستهاي مهربان تو درماني نيست واين دست بسته را جز از ابر احسان تو باراني ، نه.

خدايا !
اين جگر سوخته در آتش هجرانت را واين جان گداخته در زير تشعشع سوزان فراقت را هيچ چيزجز خنکاي نسيم وصل تو آرام نمي‌کند .

خدايا !
تب ديدار تو را چه درمان خواهد جز ديدار تو؟  و زخم عميق و کاري گناه را بر جاي جاي روح دردمندم چه چيز جز غفران تو التيام خواهد بخشيد.

خداي من !
تنها دست توست که مي تواند قلب تأثير پذير مرا از شرخواسته هاي نفس خلاص گرداند وتنها دَم خداوندي توست که مي تواند اين دل را در زير پنجه هاي نفس به حالت اغماء افتاده است نجات دهد .

خدايا !
اين جگر سوخته در آتش هجرانت را واين جان گداخته در زير تشعشع سوزان فراقت را هيچ جز خنکاي نسيم وصل توآرام  نمي کند .

خدايا!
دلي که عمري به دنبال تو گشته مگر جز در ميان دستهاي تو قرار مي گيرد ؟
اي نهايت آرزوي آرزو مندان ! واي غايت پاسخ سائلان ! واي دورترين مقصود نيازمندان ! واي بلندترين اشتياق مشتاقان ! واي غمخوار درستکاران ! واي کلبه ايمني از بلاي بتو پناه آورندگان ! واي پاسخ دهنده دعوت درماندگان ! واي داروي دردمندان ! واي اندوخته فقيران !
اي هر جوي مهر از چشمه رأفت تو! واي هر چه ابر از درياي رحمت تو !
روي من تنها به تو باز است ودستم تنها به سوي تودراز .
ضجه هاي من تنها در پيش توست وسجود من تنها در پيشگاه توست .
خدايا من در پيش چه کسي به غير از تو بر خاک افتاده ام ؟ کدام سحوري را جز در خانه تو کوبيده ام ؟
در اين گرماي سوزان کوير گناه ، نسيم جان بخش رضايتت را از من دريغ مدار واز ابر آبستن نعمت هايت بر من مستدام ببار .

خداي من !
در اين ناامني و وانفسا، من تنها به ريسمان سخت تو چنگ زده ام وتنها به دستاويز امن تو آويخته ام .

خدايا !
من تنها دست به تو داده ام وهر روزني جز روزن منتهي به مهر تو را مسدود کرده ام .

خدايا !
بر اين بنده ذليل وناتوانت که حتي زبان گفتن درد خويش با تو ندارد رحم کن .بنده اي که نه آن دارد که به تو بنمايد ونه زبان آنکه از تو عذر بخواهد .

خدايا !
مي شود که چنين بنده اي را دست محبت بر سرش کشي ؟ وسايه خدايي بر سرش بگستري ؟وجز اين نمي شود .
بنده به کجا بگريزدکه امتدا شاخه هاي بينهايت کرم تو سايه نينداخته باشد ؟
اي زيباي عاشق زيبايي ‍! اي دلرباي زيبا آفرين ! اي درياي بي منتهاي بخشش


[+] نوشته شده توسط farahmand در 15:22 | |







تقديم به شما که بهترينيد

امیدوارم که همیشه قلبای عاشق همینطور بزنه


[+] نوشته شده توسط farahmand در 15:21 | |